چرا یکی مثل من میشه و یکی میشه "مسی"؟!
در سوره زخرف آیه 32 می خوانیم: «أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمّا یَجْمَعُونَ، آیا آنان رحمت پروردگار را تقسیم می کنند؟! ما معیشت آنها را در زندگی دنیا میانشان تقسیم کردیم و بعضی را بر بعضی برتری دادیم تا یکدیگر را مسخر کرده (و با هم تعاون نمایند) و رحمت پروردگار از تمام آنچه جمع آوری می کنند بهتر است!»
بچه که بودیم قبل از دبستان و در دوران دبستان یک سۆال بود که تقریباً از همه ما پرسیده می شد، پرسش از اینکه " در آینده می خواهی چکاره شوی ؟"
سۆالی که اینقدر پرسیده می شد و ذهنمان را درگیر می کرد که سعی می کردیم همیشه یک جواب آماده داشته باشیم که دیگران تحسینمان کنند.
بنابراین اکثراً هم می گفتیم می خواهیم دکتر شویم ، می خواهیم معلم شویم، می خواهیم مهندس شویم . اگر یادتان باشد پسرها معمولاً می خواستند خلبان یا پلیس شوند.
بزرگتر که شدیم فهمیدیم که همه ما نمی توانیم دکتر شویم، یا جایی نیست که معلم شویم، خلبان شدن هم که خودش ماجرایی دارد.
فهمیدیم که هر که را بهر کاری ساخته اند و به هر کسی استعدادی داده اند. (دیگر حساب پارتی بازی و بیکاری و .... را هم نکرده بودیم!!)
وقتی به دور و برمان نگاه می کنیم می بینیم چقدر تفاوت بین آدم ها زیاد است ؛ یکی پزشک شده، یکی یک تاجر موفق شده، یکی آه ندارد با ناله سودا کند، یکی از پول بالا می رود!!!
گاهی ناشکری می کنیم، گاهی خداوند را متهم می کنیم، گاهی با مقایسه خود با پایین تر از خودمان شکر خدا را به جا می آوریم.
در این میان برخی از آنهایی که به هر دلیلی به نان و نوایی رسیده اند تصور می کنند بقیه همه جیره خوار اینانند ، با تکبر و غرور همه را زیر دست خود می بینند، وقتی با ماشین آخرین سیستم رد می شوند انتظار دارند همه کنار بروند و حق تقدم با ایشان است.
خداوند متعال به هر کدام از ما استعدادی داده اگر به کارش بگیریم به جایی که باید باشیم می رسیم اگر نه باز هم خودمان تعیین می کنیم در چه سطحی باشیم.
دقت کردید ما آدم ها کلاً جنبه نداریم!! گاهی برای این آدم های از خود راضی زیادی کوچک می شویم، خیره خیره نگاهشان می کنیم و در مقابلشان تواضع به خرج می دهیم.
و این درحالیه که باید یادمان باشد روزی ما به دست خداست هر چقدر که بیشتر به ما داده باشد، مسۆلیت سنگینی هم بر عهده ما گذاشته می شود.
خداوند می فرماید تا یک لقمه نان به شما می دهم خودتان را گم نکنید ، به فکر دیگران هم باشید، چون همه شما به هم محتاجید. اگر تو دکتر شدی به فکر آن کارگر بینوایی که به تو مراجعه می کند باش، سزاوار است حتماً زیر میزی ات را بگیری؟!
اگر تو مدیر شدی گمان نکن که کارمندانت جیره خوار خان تو هستند، او هم دارد زحمت می کشد که تو مدیریت کنی.
اگر ثروت زیادی بدون هیچ زحمتی به دست تو رسیده چون آقا زاده ای فراموش نکن که ریال به ریال این ثروتت حساب دارد ، اگر می خواهی خرجش کنی چه بهتر که با آن بهشت را بخری...
خلاصه حرف اینکه خداوند متعال به هر کدام از ما استعدادی داده اگر به کارش بگیریم به جایی که باید باشیم می رسیم اگر نه ، باز هم خودمان تعیین می کنیم در چه سطحی باشیم.
توانایی های ما یکسان نیست و خداوند همه را در یک سطح نیافریده تا با تفاوت هایمان مسۆلیت های متفاوتی را بر عهده بگیریم که چرخ جامعه بشری بچرخد.
پس در هر مقام و مرتبه ای که هستیم به فکر دیگران هم باشیم و یادمان باشد دست خدا بالای همه دست هاست و رحمتش از هر چیزی بهتر و ارزشمندتر است.
پاسخ شما به این سوال خدا چیست؟
چرا تفاوت هایمان را به رسمیت نمی شناسیم؟
چرا اگر داریم مغرور می شویم و اگر نداریم مأیوس؟
آیا رحمت خدا از همه دنیا بهتر نیست؟
کاربران گرامی می توانند فایل صوتی تلاوت این آیه را به آدرس زیر ارسال نمایند.
فاطمه محمدی
بخش قرآن تبیان
مطالب مرتبط:
توجه توجه! آزمون استخدامی خداوند برگزار می شود!!!
نشست علمی در تاکسی و اتوبوس !!
تا به حال شما این شیرینی را امتحان کرده اید؟!
میلیونر شو! بیشترین سود با کمترین سپرده
تب رفیق شدن با چهره ها برای شهرت!!
حلال هایی که حرام کردنش بدترین بدعته!
سنگین ترین قرار داد تاریخ بشر!
عاقبت فوتبال ما و کری خواندن هایمان!
پرتگاهی که همه چیز را نابود می کند!
با اجبار نمی توان مردم را به بهشت برد!
تست جالب سنجش بینایی و شنوایی در قرآن
تابلویی بر سر در خانه ی ثروتمندان!!
روزه در گرمای تابستان خیلی هم واجب نیست!!